۱۳۹۶ خرداد ۱۵, دوشنبه

فروش نوزاد؛ دردآور و تکان‌دهنده!

 شاید قابل باور نباشد اما واقعی است، نوزادان معصوم و بی‌گناه فروخته می‌شوند و به سرنوشتی نامعلوم و شوم قدم می‌گذارند، یک لحظه می‌شود تصور کرد که یک فرد از فقر و نداری به کجا باید رسیده باشد که فرزند تازه به دنیا آمده خودش را بفروشد.

آگهی کلیه فروشی، قرنیه فروشی، فروش مغز استخوان و حالا فروش کودک و نوزاد، پدیده‌ای که قلب انسان رو به درد می‌آورد، محصول حکومت ولایت فقیه  که مدعی است که حکومت  مستضعفان است، اما بعد از چند دهه حاصل آن پدیده‌هایی است که ننگی بر پیشانی سیاه این حکومت است.

مجری تلویزیون رژیم در آذرماه 95در همین رابطه صحبتی دارد با فاطمه دانشور عضو سابق شورای قلابی شهر تهران  دارد که او می‌گوید: «مادر چه مادریه مادریه که اعتیاد داره مادریه که  فرزندش رو نمی‌خواد وقتی امتناع دستگاهها اتفاق بیفته، مادر می‌اد بیرون و بچه رو با رقمهای نازل می‌فروشه.
مجری: آیا آماری هم داریم از کودک فروشی؟
دانشور: هنوز نه ولی ماتوی مؤسسه مهر آفرین که شروع کردیم به شناسایی این مادرا، مادرایی که یک اعتیاد دارن توی شرایط مختلف بی‌خانمانی به‌سر می‌برن، عمدتاً کودکانشون در ازدواجهای ثبت نشده متولد شده، در 320تایی که ما شناسایی کردیم مواجه شدیم با نوزادانی که دیگه پیداشون نکردیم یا فروختن یا اجاره دادن».

سایت حکومتی عصر ایران 6تیر 95در این باره نوشت: «رِنج قیمت فروش نوزاد متفاوت است و از ٥٠٠‌هزارتومان تا یک‌میلیون تومان است، البته اگر نوزاد معتاد باشد، رقم فروش آن پایین‌تر و اگر سالم باشد، به قیمت بالاتری به فروش می‌رسد. نمونه این اخبار که مو را بر اندام سیخ می‌کند زیاد است».

همچنین سایت حکومتی رکنا 16اسفند 96از قول دانشور عضو شورای قلابی شهر تهران نوشت که «یک باند جدید شناسایی شده است که نوزادان نارس متولد شده از مادران معتاد و خیابانی را به کشورهای دیگر ارسال می‌کنند. اکثر این بچه‌ها به خارج از ایران برده می‌شوند و نمی‌دانیم که در آنجا به باند قاچاق اعضا تحویل داده می‌شوند یا به خانواده‌ها یا مراکز فساد».
وی گفت: «این باند دخترها را با قیمتی بیشتر از پسرها خریداری و به مقصد نامعلومی می‌فرستد».

گفتگوی یکی از زنان کارتن خواب با یک سایت حکومتی بسیار تکان‌دهنده است:
«ناهید زنی که کودک به دنیا نیامده خودش را 28میلیون تومان پیش فروش کرده‌ است.
چرا تصمیم به فروش نوزاد خود گرفته ای؟
از روی فقر و نداری. چاره‌ای ندارم.
همسرت با این کار موافق است؟
خود او این پیام آگهی را گذاشت.
فرزند دیگری هم داری؟
بله 3فرزند پسر.
چندمی‌فروشی؟
28میلیون تومان
زیاد نیست؟
اگر بخواهید تخفیف هم می‌دهم.
جنسیت نوزاد مشخص شده؟
خیر هنوز نمی‌دانیم پسر هست یا دختر.
گفتی به‌دلیل فقر این کار ا انجام می‌دهی یعنی اصلاً قادر به نگهداری آن نیستی؟

اصلا، همسرم دو سال پیش یک کلیه‌اش را در ازای 10میلیون تومان فروخت آن وقت چه جوری می‌تونیم این فرزندمون رو هم بزرگ کنیم.
چه بخشی از پول را می‌خواهید قبل از تولد بگیرید؟
هیچ چی، فقط هزینه دکتر ودارو را بدهند.
کسی تا الآن پیشنهاد خرید به شما داده؟
بله یک مورد بوده ولی نشد به توافق نرسیدیم».

اما برخورد رژیم با این معضل هم مانند بقیه مشکلات اجتماعی است که خود مردم را مقصر می‌داند و از همین مشکل برای سرکوب هم استفاده می‌کند. بعبارت دیگر رژیم به نوعی قربانیان این معضلات اجتماعی را مقصر می‌داند و این‌که هر کسی خودش در زندگی‌اش نقش مهم واصلی را دارد.

واقعیت این است که این دقیقاً سفسطه و دجالگری رژیم آخوندی است که همواره قربانی را مقصر جلوه می‌دهد که البته این ترفند کثیف تنها مختص این پدیده اجتماعی نیست بلکه در مورد هر پدیده دیگری نیز این تنظیم را می‌کند.‌ اما در عالم مثال وقتی کسی بیمار می‌شود، تلاش می‌کنند جان بیمار را نجات دهند و نه این‌که بیمار را سرزنش کنند که چرا بیمار شدی، به همین قیاس پدیده‌های اجتماعی هم همین طورند. بارها فیلمهای مستندی از کارتن خوابها پخش شده از جمله توسط شبکه‌های خود رژیم که خیلی از آنها تحصیل کرده بودند، دکتر، نویسنده، هنرپیشه، فیزیکدان، خلبان و... . یعنی اینها کسانی بودند که زندگی درست و حسابی داشتند اما به‌دلیل شرایط اقتصادی جامعه و غارت و چپاول نهادینه و سیستماتیک حکومتی زندگی خود را از دست دادند. فاطمه دانشور که به‌اصطلاح می‌خواهد از حقوق این آسیب دیدگان دفاع کند، اعتراف کرد که به‌دلیل بالا رفتن یک شبه نرخ ارز و تورمی که ایجاد شد بسیاری از خانواده‌هایی که خانه بالای سرشان بود، کارتن خواب شدند چون سرمایه آنها یک شبه نصف شد و دیگر توان اجاره کردن خانه را از دست دادند یعنی رژیم با سیاستهای غلطش زندگی مردم را به نابودی کشانده است، در نتیجه این پدیده‌های که فی الواقع تکان‌دهنده است محصول آن است، بگذریم که اختلاسهای میلیاردی در این کشور یک امر معمول شده، دهها میلیارد دلار صرف جنگ‌افروزی در منطقه می‌شود وعملاً این مردم ایران هستند که قیمت این سیاستهای ویرانگر را می‌دهند.

البته رژیم مدعی است که این معضلات اجتماعی در هرکشوری هم ممکن است باشد.
آری این یک واقعیت است که معضلات اجتماعی در کشورهای دیگر هم وجود دارند و طبعاً آن هم نتیجه سیاستهای غلط دولتهای آن کشورهاست، اما این مقایسه یک مقایسه شیادانه و ابلهانه است، مثل این است که بگوییم چون در فلان کشور طاعون هست پس در کشور ما هم اگر طاعون بیاید اشکالی ندارد. ضمن این‌که حرف اصلی این است که این میزان از معضلات اجتماعی در هیچ جای دنیا سابقه ندارد، نه در کمیت و نه در کیفیت. در کجای جهان به دیوار در انظار عمومی اطلاعیه می‌چسبانند برای فروش قرنیه چشم، کلیه، مغز استخوان، نوزاد.. این فقط محصول حکومت آخوندی است که این پدیده‌های شوم در آن در این ابعاد گسترش پیدا کرده است. مثلاً در مورد کودکان کار و نوزادانی که به فروش می‌رسند یک مشکل نداشتن شناسنامه است، که از همه امکانات اجتماعی محروم شده‌اند، سؤال اینجاست که در دنیای امروزی تشخیص پدر و مادر یک فرد مگر چقدر کار دارد، اما رژیم چرا این کار را نمی‌کند چون خودش عامل همه این بدبختی هاست.
در حالیکه از طرفی فقر بیداد می‌کند، از طرف دیگر آقازاده‌ها با ماشینهای میلیاردی، بستنی 400هزار تومانی، در این کشور می‌چرند؟ حقوقهای نجومی و اختلاسهای میلیاردی غوغا می‌کند. بنابراین این میزان دزدی و غارتگری این حجم از معضلات اجتماعی را به‌دنبال دارد.

روشن است که برای از بین بردن هر پدیده‌ای باید ریشه‌ی آن را سوزاند، رژیم آخوندی به‌عنوان عامل اصلی این بدبختی‌ها باید از بین برود، چون تا این رژیم سرپاست، هر روز اوضاع بدتر خواهد شد، عامل فقر و بیکاری و گورخوابی و کارتن خوابی و اعتیاد و تمام این معضلات اجتماعی همین رژیم است. این لکه سیاه و این تومور بدخیم و مولد ویروس و میکروب باید نابود شود تا بتوان در سایه یک حکومت مردمی و مردم سالار معضلات اجتماعی راحل کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر