از این شب گذشتی
سپیدهها تو را میجویند
تو را آبشارانی
بر رود زمرّدین چشمها میبارند؛
یاد آر
از این شب میگذری...
سپیدهها تو را میجویند
تو را آبشارانی
بر رود زمرّدین چشمها میبارند؛
یاد آر
از این شب میگذری...
امروز نه بر سیّارهی زمینی و بر مدار نگین آفتاب
که منظومهی رنج و جهل و جنایت
خورشید را طواف میکند!
که منظومهی رنج و جهل و جنایت
خورشید را طواف میکند!
هان!
جویای طالع آزادی!
از این شب گذشتی
دانا باش!
بی خورشیدی چـنین
سپیده
بر شانهی دیو شب
پگاه
بر سامریِ فریب
و بامداد
در شاهراه جُلجـتّـا!
جویای طالع آزادی!
از این شب گذشتی
دانا باش!
بی خورشیدی چـنین
سپیده
بر شانهی دیو شب
پگاه
بر سامریِ فریب
و بامداد
در شاهراه جُلجـتّـا!
از این شب میگذری
فردا در سیاّرهی انسانی
با آبشارانی که به رودها میبارندت
در الماسِ رخشانِ چشمانی که دوستت دارند...
فردا در سیاّرهی انسانی
با آبشارانی که به رودها میبارندت
در الماسِ رخشانِ چشمانی که دوستت دارند...
از این شب میگذری
با خورشیدپارههای عاطفههای مادرانی بیشکست
ـ در مصاف فراعنهی دلار و نفت و ریال
در مصاف فراعنهی جنسیت و نژاد و مذهب و قدرت ـ
از این شب میگذری...
با خورشیدپارههای عاطفههای مادرانی بیشکست
ـ در مصاف فراعنهی دلار و نفت و ریال
در مصاف فراعنهی جنسیت و نژاد و مذهب و قدرت ـ
از این شب میگذری...
از این شب میگذری
کنجهای زمان و زمین را میکاوی
از کوهههای زمین و زمان بالا میروی
و خواهی یاد آورد
شادرویانی که زیباییات بخشیدند
بسیارانی که برایت مردند
بسیارانی برایت گریستند
بسیارانی برایت بوسه افشاندند
بسیارانی به فردایت آوردند
تا بسیار عاشق بمانی
بسیار وفادار واژههایی باشی
که بخشندگان زیبایی را
مردگان شیدا را
اشک ـ بوسهها را
امیدها را
فرداها را
آزادی را
برایت نگهداشتهاند
تا خورشیدش
نگین انگشتری زمینت باشد
فلقها و شفقهایش
فروغ دو الماس چشمانت
و فرش زرّینش
شاهراه مزارع زندگی ...
کنجهای زمان و زمین را میکاوی
از کوهههای زمین و زمان بالا میروی
و خواهی یاد آورد
شادرویانی که زیباییات بخشیدند
بسیارانی که برایت مردند
بسیارانی برایت گریستند
بسیارانی برایت بوسه افشاندند
بسیارانی به فردایت آوردند
تا بسیار عاشق بمانی
بسیار وفادار واژههایی باشی
که بخشندگان زیبایی را
مردگان شیدا را
اشک ـ بوسهها را
امیدها را
فرداها را
آزادی را
برایت نگهداشتهاند
تا خورشیدش
نگین انگشتری زمینت باشد
فلقها و شفقهایش
فروغ دو الماس چشمانت
و فرش زرّینش
شاهراه مزارع زندگی ...
س.ع.نسیم
28 اردیبهشت 96
28 اردیبهشت 96
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر