"البته واضح و مبرهن است که اگر مجاهدین دوست دارند که به کلاسهای بالاتری هم بروند، میتوانند با بهره گیری از رهبری داهیانه برخی مدعیان چخ بختیار، به این مهم رخت واقعی بپوشانند. مجاهدین لازم است سوادِ مبارزاتی و دانشِ دیپلوماسی و علمِ قاچاق و واردات "مواد دود زا"! و نشئه کننده از ایران و همچنین دانش انجام کارهای بازرگانی با داخل کشور و برادران سپاه پاسدارانِ خود را ارتقا بدهند."
ما دانش آموزان کلاس اول ابتدایی که تقریبا سی و هشت سال است که در همین کلاس اول درجا زده ایم؛ بدینوسیله از برخی علمای "ملیح" چه از قماش "محمدی" گیلانی و یا "محمدی" ریشهری یا هر "محمدی" دیگری، به خاطر تلاش برای ارتقاء سواد مبارزاتی مان قدردانی می کنیم. این "علمای" خوشنام در برنامه های خودشان چیزهایی را به ما آموزاندند که حالا، بعد از اینهمه سال درجا زدن در کلاس اول، می توانیم برای امتحان آخر سال و رفتن به کلاس دوم آماده بشویم. ما دانش آموزان تنبل، براساس توضیحات این خانمها و آقایان محترم، می آموزیم که:
اولن موجود گمنامی به نام شورای ملی مقاومت که مجاهدین و یک عده دیگر مدعی هستند که در صورت سرنگونی نظام آخوندی، جانشین موقت آن خواهد بود، وجودش شایعه ای بیش نیست. یعنی در واقع این خود مجاهدین هستن که قرار است جانشین باشند و در واقع خودشان را پشت یک موجود موهوم به نام شورای ملی مقاومت پنهان کرده اند. دوما بر اساس توضیحات این علمای "با وجدان"! و با توجه به قیافه کاملا حق به جانب و فیلسوف مابانه شرکت کنندگان در جلسات آقایان، فهمیدیم که همین مجاهدین هم اگر بخواهند جانشین باشند و مردم داخل ایران دوستشان داشته باشند، باید قبل از هرچیز شفاف باشند. اما از آنجایی که هم بنده و هم احتمالا مجاهدین هنوز بعد از چهل سال، داریم در همان کلاس اول ابتدایی درجا می زنیم و معنای شفاف بودن را هنوز یاد نگرفته ایم، بنده حسابی نگران شدم که این شفاف بودن یعنی چه و چکار باید بکنیم.
خوشبختانه با توجه به توضیحات مبسوط و علمی آن آقایان معنای شفاف سازی را یاد گرفتم که بر حسب وظیفه، از مجاهدین هم می خواهم که آموزش بگیرند و شفاف سازی کنند تا کامروا باشند و ایرانیان داخل طرفدارشان بشوند.
و اما آنچه که مجاهدین باید روشن کنند تا شفاف سازی انجام شده باشد عبارت است از:
1- آدرس دقیق و طول و عرض جغرافیایی محل اقامت رهبرانشان را رسما اعلام کرده و مشخص کنند که دقیقا چه ساعتهایی از روز و یا شب آن رهبران در آن آدرس با بقیه اعضای رهبری جلسه دارند و آیا ساختمان محل نشست در مقابل حملات موشکی و توپخانه ای امن است و یا حفاظت خاصی ندارد.
2- اسامی و آدرس شهر و خیابان و کوچه محل اقامت همه کسانی که از داخل کشور برایشان کمک مالی می فرستند را با ذکر مبلغ و روش ارسال پول بطور واضح اعلام کنند.
3- اسامی و آدرس خانواده ها و وابستگان مقیم داخل کشورِ همه کسانی که در خارج کشور کمک مالی می کنند را با ذکر مبلغ کمک اعلام کنند.
4- اسامی همه کسانی را که از لیبرتی در عراق به آلبانی آمده اند و همچنین نحوه سازماندهی و وظایف تشکیلاتی آنها را هر سه ماه یکبار از طریق بی بی سی فارسی به اطلاع عموم مردم برسانند و از کلیه روشنفکران نظیر همین متخصصین مبارزات آزادیبخش بخواهند که اگر در مورد این تقسیم کار اعتراض و انتقادی دارند اعلام کنند.
5- اسامی و آدرس دقیق شهر و محله و خیابان و کوچه و شماره منزل همه طرفداران و اعضای کانونهای شورشی که در تظاهرات دیماه گذشته شرکت داشته اند را با ذکر نحوه تیم بندی و مسئولیت در صحنه به اطلاع عموم برسانند.
6- هرچه زودتر روابطشان را با جان بولتن و جولیانی و بقیه امریکائیهای طرفدارشان قطع کرده و با کمک و راهنمایی این خانمها و آقایان به دنبال جلب حمایت اوباما و جان کری و جک استرا و موگرینی و بی بی سی و سی ان ان و تلویزیون الجزیره باشند.
همین دیگه. برای رفتن به کلاس دوم همین کارها کافی است.
البته واضح و مبرهن است که اگر مجاهدین دوست دارند که به کلاسهای بالاتری هم بروند، میتوانند با بهره گیری از رهبری داهیانه برخی مدعیان چخ بختیارِ جلالت ماب، به این مهم رخت واقعی بپوشانند. مجاهدین لازم است سوادِ مبارزاتی و دانشِ دیپلوماسی و علمِ قاچاق و واردات "مواد دود زا"! و نشئه کننده از ایران و همچنین دانش انجام کارهای بازرگانی با داخل کشور و برادران سپاه پاسدارانِ خود را ارتقا بدهند.
اولن موجود گمنامی به نام شورای ملی مقاومت که مجاهدین و یک عده دیگر مدعی هستند که در صورت سرنگونی نظام آخوندی، جانشین موقت آن خواهد بود، وجودش شایعه ای بیش نیست. یعنی در واقع این خود مجاهدین هستن که قرار است جانشین باشند و در واقع خودشان را پشت یک موجود موهوم به نام شورای ملی مقاومت پنهان کرده اند. دوما بر اساس توضیحات این علمای "با وجدان"! و با توجه به قیافه کاملا حق به جانب و فیلسوف مابانه شرکت کنندگان در جلسات آقایان، فهمیدیم که همین مجاهدین هم اگر بخواهند جانشین باشند و مردم داخل ایران دوستشان داشته باشند، باید قبل از هرچیز شفاف باشند. اما از آنجایی که هم بنده و هم احتمالا مجاهدین هنوز بعد از چهل سال، داریم در همان کلاس اول ابتدایی درجا می زنیم و معنای شفاف بودن را هنوز یاد نگرفته ایم، بنده حسابی نگران شدم که این شفاف بودن یعنی چه و چکار باید بکنیم.
خوشبختانه با توجه به توضیحات مبسوط و علمی آن آقایان معنای شفاف سازی را یاد گرفتم که بر حسب وظیفه، از مجاهدین هم می خواهم که آموزش بگیرند و شفاف سازی کنند تا کامروا باشند و ایرانیان داخل طرفدارشان بشوند.
و اما آنچه که مجاهدین باید روشن کنند تا شفاف سازی انجام شده باشد عبارت است از:
1- آدرس دقیق و طول و عرض جغرافیایی محل اقامت رهبرانشان را رسما اعلام کرده و مشخص کنند که دقیقا چه ساعتهایی از روز و یا شب آن رهبران در آن آدرس با بقیه اعضای رهبری جلسه دارند و آیا ساختمان محل نشست در مقابل حملات موشکی و توپخانه ای امن است و یا حفاظت خاصی ندارد.
2- اسامی و آدرس شهر و خیابان و کوچه محل اقامت همه کسانی که از داخل کشور برایشان کمک مالی می فرستند را با ذکر مبلغ و روش ارسال پول بطور واضح اعلام کنند.
3- اسامی و آدرس خانواده ها و وابستگان مقیم داخل کشورِ همه کسانی که در خارج کشور کمک مالی می کنند را با ذکر مبلغ کمک اعلام کنند.
4- اسامی همه کسانی را که از لیبرتی در عراق به آلبانی آمده اند و همچنین نحوه سازماندهی و وظایف تشکیلاتی آنها را هر سه ماه یکبار از طریق بی بی سی فارسی به اطلاع عموم مردم برسانند و از کلیه روشنفکران نظیر همین متخصصین مبارزات آزادیبخش بخواهند که اگر در مورد این تقسیم کار اعتراض و انتقادی دارند اعلام کنند.
5- اسامی و آدرس دقیق شهر و محله و خیابان و کوچه و شماره منزل همه طرفداران و اعضای کانونهای شورشی که در تظاهرات دیماه گذشته شرکت داشته اند را با ذکر نحوه تیم بندی و مسئولیت در صحنه به اطلاع عموم برسانند.
6- هرچه زودتر روابطشان را با جان بولتن و جولیانی و بقیه امریکائیهای طرفدارشان قطع کرده و با کمک و راهنمایی این خانمها و آقایان به دنبال جلب حمایت اوباما و جان کری و جک استرا و موگرینی و بی بی سی و سی ان ان و تلویزیون الجزیره باشند.
همین دیگه. برای رفتن به کلاس دوم همین کارها کافی است.
البته واضح و مبرهن است که اگر مجاهدین دوست دارند که به کلاسهای بالاتری هم بروند، میتوانند با بهره گیری از رهبری داهیانه برخی مدعیان چخ بختیارِ جلالت ماب، به این مهم رخت واقعی بپوشانند. مجاهدین لازم است سوادِ مبارزاتی و دانشِ دیپلوماسی و علمِ قاچاق و واردات "مواد دود زا"! و نشئه کننده از ایران و همچنین دانش انجام کارهای بازرگانی با داخل کشور و برادران سپاه پاسدارانِ خود را ارتقا بدهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر