فرماندهى عملیات ناکام تروریستى بر علیه تجمع سالانه ى مقاومت، اسدى، بعد از استرداد از آلمان، روز چهارشنبه در مقابل قاضى تحقیق حاضر و تفهیم اتهام شد.
این مسئله از زوایاى بسیار زیادى قابل بحث و تامل بوده و هست، روابط دیپلوماتیک فرانسه با رژیم آخوندى منجمد شده است، در شرایطى که نیاز رژیم به یارگیرى از میان کشورهاى اروپائى در شرایط بسیار سنگین بینالمللى بسیار حیاتى مینمود، تدارک، رهبرى و شروع به این اقدام تروریستى نیاز رژیم به حلوفصل بحران بزرگترى را نمایان کرد که باید به آن پرداخت .
نمیتوان از مجاهدین سخن گفت و به واکنش هاى رژیم بدون توجه بود. یکى از مهمترین ابزار جنگ روانى رژیم علیه مجاهدین، سایت بدنام وزارت اطلاعات موسوم به اینترلینک هست که توسط مزدوران فاش شده ى رژیم خدابنده و سینگلتون هدایت میشود.
این سایت در مسیر جنگ روانى در مورد هر خبرى که به مجاهدین ربط دارد، وارد لجن پراکنى میشود و همه چیز را با بافتن تروخشک به هم متوجه رهبرى مجاهدین میکند و با هیسترى بیمارگونهى آخوندى از هر نقطهاى که بتواند وارد فحاشى به مجاهدین میشود.
تا اینجا چیز جدیدى نیست، آنچه جالب است خفه شدن و سکوت این جانورهاى زنجیرى ولایت فقیه در مورد استرداد این تروریست دیپلومات رژیم به دادگاه بلژیک، میباشد.
البته نه که باعث تعجب باشد و باز هم طبیعى هست که هر ضربه به رژیم ولایت فقیه، باعث لالمانى این بوقها ى آخوندى بهشود.
یکى از قلمزنان زنجیرهاى این سایت در دفاع از رژیم به نوشتن یاوه هاى میپردازد؛ که فقط یک نمونه ى ان را کلمه به کلمه در اینجا نقل میکنم که مربوط به چند روز قبل است، این موجود، جوهر قلم را این چنین حرام میکند:« اتفاقا در مقام مقایسه با سالهاى قبل، ( رژیم) ایران از وجههى بینالمللى بیشترى برخوردار است و از متحدان بالفعل و بالقوه ى زیادترى بهره میبرد و مشکلات اقتصادى آن با کاربرد واقع بینى بیشتر و استفاده از نظریات اقتصاددانهاى مردمى - که ما از این نوع اقتصاددان ها به اندازه ى کافى داریم - قابل حل است. حکومت با تهدیدهاى جدى از طرف باند رجوى مواجه نیستند.( عین کلام موجود! ) و بنا بر این اگر حرفى هم در این مورد مطرح میشود، جنبه ى تبلیغى داشته و بیشتر در راستاى هدف قرار دادن کشورهاى سلطه گر و ایادى آن است که براى مجاهدین دانه میپاشند»
خدا شاهد است که من عین کلام را نوشتم، حتى تا حدى دستور زبان فارسى ان را تصحیح کردم، به نظر شما این ها چیزى جز تراوش ذهن روانپریش آخوندها نیست، البته حق با شماست. منظور من این بود که خط تبلیغ رژیم مبنى بر کم و کوچک شمردن مجاهدین را بیشتر با یک مثال روشن بکنم و البته باز هم منطقى است که وزارت اطلاعات رژیم در مورد شکست توطئه ى عظیم تروریستى پاریس سکوت پیشه کند .
کما اینکه مقاومت هم به درستى به این نکته توجه میکند که این عمل تروریستى ناکام رژیم، اعتراف عملى به وزن مجاهدین در معادلات سیاسى است. جایگاه مجاهدین در این زمان به حدى است که دولت ولى فقیه بهپذیرش بزرگترین ریسک سیاسى - دیپلوماتیک در اروپا دست زد و به طور علنى اعتراف کرد که دشمن رژیم در کجاست.
سئوالى که در مقابل ناظرین قرار دارد این است که چگونه میتوان سکوت برخى مدعیان در این موضوع را مورد قضاوت قرار داد؟ آیا آنها مثل سایت انترلینک وظیفه دارند؟ آیا از لحاظ سیاسى به نفع آنها نیست که رژیم و توطئه ى کشتار مجاهدین، مقاومت ایران و مهمانان داخلى و بین المللى شان را محکوم بکنند ؟ آیا باید دستور العمل برسد؟
وقتى که مهمترین و رفیع ترین قله هاى تحولات سیاسى این دوران در ایران به نحو مستقیمى با نام مجاهدین خلق گره خورده است، بعضى ها را چه می،شود که با سانسور نام مجاهدین، روزگار را سر میکنند ؟
ایجاد اولین و بزرگترین شکاف در سر رژیم در خرداد ١٣٦٠، حذف اولین جانشین خمینى در فرداى قتل عام زندانیان سیاسى در سال ٦٧، به گل نشاندن قطار جنگ رژیم، افشاى سراب میانهگرائى دوران خاتمى، افشاء ماجراجوئى اتمى رژیم، افشاگرى خستگى ناپذیر سیاست ایران خراب کن مماشات و ... همه مهر مجاهدین را دارد، الان هم در شکست توطئه هاى متعدد رژیم در آلبانى، فرانسه، آلمان، بلژیک و آمریکا که بزرگترین چالش سیاسى رژیم بعد از شروع قرن جدید میلادى هست، مقاومت و مجاهدین در کانون توجه محافل سیاسى و مطبوعات قرار دارند .
ترهات رژیم مبنى بر " توطئه ى ساختگى دشمنان نزدیک شدن اروپا و رژیم" را کسى جدى نمیگیرد . سئوال این هست که آیا میشود فرد و نیروى سیاسى که در مورد این مورد مهم سکوت اختیار میکند را جدى گرفت ؟؟
البته نه که باعث تعجب باشد و باز هم طبیعى هست که هر ضربه به رژیم ولایت فقیه، باعث لالمانى این بوقها ى آخوندى بهشود.
یکى از قلمزنان زنجیرهاى این سایت در دفاع از رژیم به نوشتن یاوه هاى میپردازد؛ که فقط یک نمونه ى ان را کلمه به کلمه در اینجا نقل میکنم که مربوط به چند روز قبل است، این موجود، جوهر قلم را این چنین حرام میکند:« اتفاقا در مقام مقایسه با سالهاى قبل، ( رژیم) ایران از وجههى بینالمللى بیشترى برخوردار است و از متحدان بالفعل و بالقوه ى زیادترى بهره میبرد و مشکلات اقتصادى آن با کاربرد واقع بینى بیشتر و استفاده از نظریات اقتصاددانهاى مردمى - که ما از این نوع اقتصاددان ها به اندازه ى کافى داریم - قابل حل است. حکومت با تهدیدهاى جدى از طرف باند رجوى مواجه نیستند.( عین کلام موجود! ) و بنا بر این اگر حرفى هم در این مورد مطرح میشود، جنبه ى تبلیغى داشته و بیشتر در راستاى هدف قرار دادن کشورهاى سلطه گر و ایادى آن است که براى مجاهدین دانه میپاشند»
خدا شاهد است که من عین کلام را نوشتم، حتى تا حدى دستور زبان فارسى ان را تصحیح کردم، به نظر شما این ها چیزى جز تراوش ذهن روانپریش آخوندها نیست، البته حق با شماست. منظور من این بود که خط تبلیغ رژیم مبنى بر کم و کوچک شمردن مجاهدین را بیشتر با یک مثال روشن بکنم و البته باز هم منطقى است که وزارت اطلاعات رژیم در مورد شکست توطئه ى عظیم تروریستى پاریس سکوت پیشه کند .
کما اینکه مقاومت هم به درستى به این نکته توجه میکند که این عمل تروریستى ناکام رژیم، اعتراف عملى به وزن مجاهدین در معادلات سیاسى است. جایگاه مجاهدین در این زمان به حدى است که دولت ولى فقیه بهپذیرش بزرگترین ریسک سیاسى - دیپلوماتیک در اروپا دست زد و به طور علنى اعتراف کرد که دشمن رژیم در کجاست.
سئوالى که در مقابل ناظرین قرار دارد این است که چگونه میتوان سکوت برخى مدعیان در این موضوع را مورد قضاوت قرار داد؟ آیا آنها مثل سایت انترلینک وظیفه دارند؟ آیا از لحاظ سیاسى به نفع آنها نیست که رژیم و توطئه ى کشتار مجاهدین، مقاومت ایران و مهمانان داخلى و بین المللى شان را محکوم بکنند ؟ آیا باید دستور العمل برسد؟
وقتى که مهمترین و رفیع ترین قله هاى تحولات سیاسى این دوران در ایران به نحو مستقیمى با نام مجاهدین خلق گره خورده است، بعضى ها را چه می،شود که با سانسور نام مجاهدین، روزگار را سر میکنند ؟
ایجاد اولین و بزرگترین شکاف در سر رژیم در خرداد ١٣٦٠، حذف اولین جانشین خمینى در فرداى قتل عام زندانیان سیاسى در سال ٦٧، به گل نشاندن قطار جنگ رژیم، افشاى سراب میانهگرائى دوران خاتمى، افشاء ماجراجوئى اتمى رژیم، افشاگرى خستگى ناپذیر سیاست ایران خراب کن مماشات و ... همه مهر مجاهدین را دارد، الان هم در شکست توطئه هاى متعدد رژیم در آلبانى، فرانسه، آلمان، بلژیک و آمریکا که بزرگترین چالش سیاسى رژیم بعد از شروع قرن جدید میلادى هست، مقاومت و مجاهدین در کانون توجه محافل سیاسى و مطبوعات قرار دارند .
ترهات رژیم مبنى بر " توطئه ى ساختگى دشمنان نزدیک شدن اروپا و رژیم" را کسى جدى نمیگیرد . سئوال این هست که آیا میشود فرد و نیروى سیاسى که در مورد این مورد مهم سکوت اختیار میکند را جدى گرفت ؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر