همهچیزش بوی اصالت میداد. در رنگارنگی صداهای جهان، صدای ایران به گوش میخورد. درد مشترک همه صداها و نگاهها، ضرورت آزادی بود. همه تکاپوها برای یافتن مرهمی است تا ضمادی بر زخمهای ایران باشد. همه تعبیرها در عبارتی مشترک به هم پیوند خوردند: ضرورت ناگزیر تغییر در ایران و حاضرانش بر محور «درک شرایط کنونی ایران» گردهم آمدند تا پاسخ شایسته آن باشند.
حاضران و همراهان مقاومتی بازآمده از سفری طولانی، هرجا رفتند، میهن خود را با خود بردند. همراهانشان رنجها، امیدها، خاطرات، عشقها، افقها و چشماندازها بودند. در این سفر طولانی، برای آن که راه را گم نکنند، هر جا رفتند الماس آزادی را فرارویشان گذاشتند. هر چه بیشتر صبوری کردند، بیشتر صیقل خوردند و ظفرهای بیشتری به سویشان شتافت. دریافته بودند که این رمز کامیابی و ماندگاری در این جهان است؛ اما آن، دانش و پتانسیل و اندوختهیی بود که باید با شعور و خرد و تجربه و پویش میآمیخت.
هر جای جهان رفتند، رو به سوی ایران بودند و پناهنده آزادی، با کولهیی از گلهای سوری بر شانههایشان. در سایهسار این دو مهر و عشق بود و هست که اصالتشان را نگاهداشتند. اصیل ماندند و پاسفت بر آرمان آزادی. این دو همزاد، بسان دو شمع و چراغ، فراروی سالهای طولانی مقاومت و پایداری بودند و هستند. این اصالت و این آرمان را به خانهها، خیابانها، کشورها، شهرها، مجالس و کنگرهها و انسانهای بسیاری عرضه کردند. حتی صاحبان قدرت نیز دریافتند که اینان صاحبان اصالت و آرماناند. و آنچه کردند، از منظر دایرههای قدرت، خارقالعاده و از نگاه فرهنگ رایج، تابوشکنی و کشف انسانها و دنیاهای جدید بود و هست.
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست (حافظ)
آنچه باید میشد و شدبا این همه کوله بار بود که در آستانة کهکشان مقاومت ایران و ایرانیان فرود آمدیم. کهکشانی متفاوت با نمونههای مشابه در سالیان قبل. آنچه باید میشد، اثبات حضور فعال و مستقل مقاومتی سراسری در مقابل ارتجاع آخوندی بود.
به ضرورت دوران سرنگونی ارتجاع آخوندی پاسخ داده شد.
به درد مشترک جمهور مردم ایران از زبان مقاومت و پیشتازانشان و نیز از زبان وجدان شریف بشری، به سراسر جهان رسانده شد.
دومین ضربه بر ارکان نظام ولایی در یک ماه گذشته بود و هست: اولی در انتخابات درونی حاکمیت و دیگری در کهکشان ایرانیان که تماماً بیرون از بازیهای قدرت در درون نظام بود. تمام جادو جنبلی که خامنهای برای نمایش انتخابات چید و بعد از آن روحانی خواست دهان طرف حسابهایی را آب بیندازد، به تمامی بر باد رفته است.
آنچه بر آن تأکید شد، اصالت مقاومت ایران و پایداریاش بر آرمان آزادی و حق بهرسمیت شناختنش از جانب سازمان ملل و طرفهای بینالمللی میباشد.
آنچه بر آن گواهی داده شد، صحت مسیر طی شده در مقابل هیولای ضدبشری آخوندی از 30خرداد 60تا کنون بوده است. در این تأکید بارز و آشکار شد که بزرگترین افتخار شرکت کنندگان در کهکشان امسال و سالیان پیشین، همانا شناخت ماهیت ضدبشری اصل و نظام ولایت فقیه است. شناختی که بر اساس آن به درک مفهوم آرمان آزادی منجر گردید. همان آرمانی که به این مقاومت و پویندگان و راهیانش، اصالت، استحکام، نیرو، توان و گشودن افقهای نو را آموخت و کشف دنیاهای جدید را فراراهشان نهاد.
گواه بوده و هستیم که هر چه بحرانهای درونی رژیم بیشتر شد و میشود، ستارگان کهکشان مقاومت، افزونتر و همهگیرتر شده و میشود. این حضور، چشماندازی را گشود که پیامدهای بسا سختتری را برای نظام آخوندی رقم خواهد زد. اولین پیآمد آن، همصدایی بینالمللی علیه کلیت حاکمیت مطلقه ولایت فقیه و ضرورت تغییر بزرگ در ایران میباشد.
کهکشانی بود که ستارگان شهیدان آرمان آزادی و جمیع زندانیان سیاسی ایران، در آن گواه حقیقت عشق و راهشان بودند. همانان که پیشتازان نثار جان و عواطف و هستیشان برای احقاق حقوق مسلم خلق و میهنشان شدند و هستند. همانان که بهای ماندگاری چنین مقاومتی سترگ در برابر دیوسالار ارتجاع مذهبیاند. کهکشانی که هوایش از آنان دلپذیر شد و پرستوهایشان بازگشته از نغمههای امیدی هستند که بر لبان خلق محبوبشان جاری است.
کهکشان 10تیر 96 یک درس تاریخی هم داشت و آن اینکه هوشیاری سیاسی رهبری مجاهدین را در تلاطمهای منطقهیی و بینالمللی اثبات نمود. این هوشیاری را بهخصوص پس از یک قطبی شدن جهان باید مورد تأکید قرار داد. گذراندن مقاومتی با وسعت مجاهدین و شورای ملی مقاومت از کورانهای 15سال گذشته، کاری بود کارستان. هوشیاری استراتژیکی توأم با حفظ اصالت میهنی و پایبندی بر آرمان آزادی، سه عامل مهم در موفقیت رهبری مقاومت بود که کهکشان امسال و رویداد مهم 10تیر 96بر آن مهر تأیید زد.
با چنین کهکشانی دلپذیر و پرستوهای نغمهخوان تغییر، باشد تا آثار خجسته این هوشیاری، ثمرات مبارکتری برای میهن و خلقمان بارآورد.
11تیر 96.کهکشانی دلپذیر با پرستوهای نغمهخوان تغییر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر