حکایتی است که کسی سایهاش را که دید، چنان ترسید که پا به فرار گذاشت. اما ترسش وقتی بیشتر شد که پشت سرش را نگاه کرد دید که سایه دارد با همان سرعت دنبالش میآید؛ ولی ترسش باز هم وقتی بیشتر شد که دید سایه دارد بزرگ و بزرگتر میشود!
قتلعام تابستان ۶۷- سایه وحشت بر آخوندها
حالا این مصداق حال و روز کارگزاران و سردمداران رژیم قرونوسطایی آخوندی است که جنایت قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ را مرتکب شدند و آنوقت پا به فرار گذاشتند، به خیال اینکه از این موضوع خلاص خواهند شد. فکر اینجا را نکرده بودند که آن خونها روزی خواهد جوشید. حالا هر جا صحبت از قتلعام ۶۷ یا اشارهیی به «تابستان ۶۷» میشود، قالب تهی کرده و «زهره ترک» میشوند. نکته عجیب و قابل تأمل! اینجاست که حتی وقتی خودشان هم از قتلعام تابستان ۶۷ صحبت میکنند، از گفته و سایه خود چنان به ترس وحشت میافتند که به جان یکدیگر میافتند و همدیگر را میدرند و پاره میکنند. اما چرا؟
آخر این روزها همه جا در رسانههای خود رژیم، در جریان نمایش انتخابات رژیم، در جریان تصفیه حساب باندهای مافیایی رژیم- و حتی در بیتالعنکبوت خود علی خامنهای- هم صحبت از تابستان ۶۷ و قتلعام ۶۷ و صحبت از اعدام و جلاد و این قبیل موضوعات است. آنها خطر حرکتهای اعتراضی برآمده از جنبش دادخواهی قتلعام تابستان ۶۷ را در بیخ گوش خود حس میکنند و بواسطه همین است که اینقدر از مطرح شدن آن قتلعامها ترس و واهمه دارند.
با این حال چارهای ندارند و مجبورند یک طوری قتلعام ۶۷ و جنایات تابستان ۶۷ را توجیه و رفع و رجوع کنند. لذا به دست خود این موضوع را دوباره مطرح میکنند. اما از همین طرح مجدد نیز دوباره زهره ترک میشوند! حالا توجه شما را به یک مورد خواندنی و شنیدنی در همین رابطه جلب میکنم.
آخر این روزها همه جا در رسانههای خود رژیم، در جریان نمایش انتخابات رژیم، در جریان تصفیه حساب باندهای مافیایی رژیم- و حتی در بیتالعنکبوت خود علی خامنهای- هم صحبت از تابستان ۶۷ و قتلعام ۶۷ و صحبت از اعدام و جلاد و این قبیل موضوعات است. آنها خطر حرکتهای اعتراضی برآمده از جنبش دادخواهی قتلعام تابستان ۶۷ را در بیخ گوش خود حس میکنند و بواسطه همین است که اینقدر از مطرح شدن آن قتلعامها ترس و واهمه دارند.
با این حال چارهای ندارند و مجبورند یک طوری قتلعام ۶۷ و جنایات تابستان ۶۷ را توجیه و رفع و رجوع کنند. لذا به دست خود این موضوع را دوباره مطرح میکنند. اما از همین طرح مجدد نیز دوباره زهره ترک میشوند! حالا توجه شما را به یک مورد خواندنی و شنیدنی در همین رابطه جلب میکنم.
قتلعام تابستان ۶۷ – لاجوردی جلاد اوین در کنار علی رازینی
ماجرا از آنجا شروع شد که خبرگزاری حکومتی تسنیم (وابسته به باند علی خامنهای) در روز یکشنبه ۱۱تیر ۹۶ با جلاد علی رازینی (جایگزین لاجوردی) مصاحبهیی درباره قتلعام تابستان ۶۷بهعمل آورد.
قتلعام تابستان 67 - معرفی علی رازینی
تسنیم در معرفی او مینویسد: «وی… از تربیتشدگان مدرسه حقانی است… رئیس فعلی شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور، کولهباری از مسئولیتهای مختلف را در پرونده کاری دارد… ریاست کل دیوان عدالت اداری، ریاست دادگاه ویژه روحانیت بهحکم حضرت امام، معاونت اجرایی دیوان عالی کشور، ریاست کل دادگستری استان تهران، ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور، ریاست دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ بهحکم حضرت امام و عضویت در مجلس خبرگان».
خود آخوند علی رازینی در این مصاحبه به جایگزینی خود با لاجوردی اشاره میکند و میگوید:
«آقایان [شورای عالی قضایی] … لاجوردی را عزل… و بنده را جای شهید لاجوردی بهعنوان دادستان تهران منصوب کردند». (همان منبع)
و سپس تسنیم معرفی او را اینگونه بهپایان میبرد: «وی یکی از شاهکلیدهای گنجینه اسرار دهه شصت است و میتواند زوایای مختلفی… را با روایت از ماجرای مجاهدین بازگو کند».
بنابراین ما در این مقاله با کسی روبهرو هستیم که به گفته خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) در جنایات دهه ۶۰، خودش شاهکلید است.
ماجرا از آنجا شروع شد که خبرگزاری حکومتی تسنیم (وابسته به باند علی خامنهای) در روز یکشنبه ۱۱تیر ۹۶ با جلاد علی رازینی (جایگزین لاجوردی) مصاحبهیی درباره قتلعام تابستان ۶۷بهعمل آورد.تسنیم در معرفی او مینویسد: «وی… از تربیتشدگان مدرسه حقانی است… رئیس فعلی شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور، کولهباری از مسئولیتهای مختلف را در پرونده کاری دارد… ریاست کل دیوان عدالت اداری، ریاست دادگاه ویژه روحانیت بهحکم حضرت امام، معاونت اجرایی دیوان عالی کشور، ریاست کل دادگستری استان تهران، ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور، ریاست دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ بهحکم حضرت امام و عضویت در مجلس خبرگان».خود آخوند علی رازینی در این مصاحبه به جایگزینی خود با لاجوردی اشاره میکند و میگوید:«آقایان [شورای عالی قضایی] … لاجوردی را عزل… و بنده را جای شهید لاجوردی بهعنوان دادستان تهران منصوب کردند». (همان منبع) و سپس تسنیم معرفی او را اینگونه بهپایان میبرد: «وی یکی از شاهکلیدهای گنجینه اسرار دهه شصت است و میتواند زوایای مختلفی… را با روایت از ماجرای مجاهدین بازگو کند».بنابراین ما در این مقاله با کسی روبهرو هستیم که به گفته خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) در جنایات دهه ۶۰، خودش شاهکلید است.
قتلعام تابستان 67 - معرفی علی رازینی
تسنیم در معرفی او مینویسد: «وی… از تربیتشدگان مدرسه حقانی است… رئیس فعلی شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور، کولهباری از مسئولیتهای مختلف را در پرونده کاری دارد… ریاست کل دیوان عدالت اداری، ریاست دادگاه ویژه روحانیت بهحکم حضرت امام، معاونت اجرایی دیوان عالی کشور، ریاست کل دادگستری استان تهران، ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور، ریاست دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ بهحکم حضرت امام و عضویت در مجلس خبرگان».
خود آخوند علی رازینی در این مصاحبه به جایگزینی خود با لاجوردی اشاره میکند و میگوید:
«آقایان [شورای عالی قضایی] … لاجوردی را عزل… و بنده را جای شهید لاجوردی بهعنوان دادستان تهران منصوب کردند». (همان منبع)
و سپس تسنیم معرفی او را اینگونه بهپایان میبرد: «وی یکی از شاهکلیدهای گنجینه اسرار دهه شصت است و میتواند زوایای مختلفی… را با روایت از ماجرای مجاهدین بازگو کند».
بنابراین ما در این مقاله با کسی روبهرو هستیم که به گفته خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) در جنایات دهه ۶۰، خودش شاهکلید است.
ماجرا از آنجا شروع شد که خبرگزاری حکومتی تسنیم (وابسته به باند علی خامنهای) در روز یکشنبه ۱۱تیر ۹۶ با جلاد علی رازینی (جایگزین لاجوردی) مصاحبهیی درباره قتلعام تابستان ۶۷بهعمل آورد.تسنیم در معرفی او مینویسد: «وی… از تربیتشدگان مدرسه حقانی است… رئیس فعلی شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور، کولهباری از مسئولیتهای مختلف را در پرونده کاری دارد… ریاست کل دیوان عدالت اداری، ریاست دادگاه ویژه روحانیت بهحکم حضرت امام، معاونت اجرایی دیوان عالی کشور، ریاست کل دادگستری استان تهران، ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور، ریاست دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ بهحکم حضرت امام و عضویت در مجلس خبرگان».خود آخوند علی رازینی در این مصاحبه به جایگزینی خود با لاجوردی اشاره میکند و میگوید:«آقایان [شورای عالی قضایی] … لاجوردی را عزل… و بنده را جای شهید لاجوردی بهعنوان دادستان تهران منصوب کردند». (همان منبع) و سپس تسنیم معرفی او را اینگونه بهپایان میبرد: «وی یکی از شاهکلیدهای گنجینه اسرار دهه شصت است و میتواند زوایای مختلفی… را با روایت از ماجرای مجاهدین بازگو کند».بنابراین ما در این مقاله با کسی روبهرو هستیم که به گفته خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) در جنایات دهه ۶۰، خودش شاهکلید است.
قتلعام تابستان ۶۷- خمینی جلاد از زبان شاهکلید دهه ۶
آخوند علی رازینی در مورد نقش خمینی دجال در قتلعام تابستان ۶۷ میگوید:
«امام خمینی (ره) انسانی بود که… خیلی قاطع بود و هیچ مماشاتی نمیکرد و شاگردان ایشان هم همینطور بودند… امام در این زمینه [قتلعام زندانیان سیاسی] کاری انجام دادند که هیچ کدام از فقهای گذشته در طول تاریخ انجام نداده بودند… فرق ما و آنها [کشورهای مسلمان منطقه] در این است که امام خمینی قاطع بودند… امام به ادعاهای حقوقبشری غربیها توجه نکردند و گوششان به این حرفها بدهکار نبود…». (همان منبع)
سپس خبرنگار تسنیم از آخوند شاه کلید جنایات دهه ۶۰سؤال میکند:
«امام خمینی (ره) انسانی بود که… خیلی قاطع بود و هیچ مماشاتی نمیکرد و شاگردان ایشان هم همینطور بودند… امام در این زمینه [قتلعام زندانیان سیاسی] کاری انجام دادند که هیچ کدام از فقهای گذشته در طول تاریخ انجام نداده بودند… فرق ما و آنها [کشورهای مسلمان منطقه] در این است که امام خمینی قاطع بودند… امام به ادعاهای حقوقبشری غربیها توجه نکردند و گوششان به این حرفها بدهکار نبود…». (همان منبع)
سپس خبرنگار تسنیم از آخوند شاه کلید جنایات دهه ۶۰سؤال میکند:
قتلعام تابستان ۶۷- مسئولان دخیل در جنایت اعدام ۳۰هزار زندانی سیاسی
«تسنیم: نظرتان درباره اعدامهای سال 67 منافقین [همان قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷] … چیست؟
رازینی: «مسئولان دخیل در این قضیه آقایان نیری، رئیسی، ریشهری، اشراقی، پورمحمدی بودند که از آنها باید سؤال شود. زیرا ما در متن قضیه نبودیم. ولی اجمالا باید بگویم که اگر امام بنا بود بیحساب و کتاب حکم اعدام بدهد دیگر نیازی نبود که هیأت 3نفره تشکیل دهد… هیأت 3نفره را تشکیل دادند که گاهی جلسات محاکمه حدود یک ساعت طول میکشید و عدهیی را محکوم به اعدام کردند». (همان منبع)
به این ترتیب او که با شم آخوندی خود، انتقام سخت و سنگین مردم از قتلعام ۶۷ را بو کشیده است، وحشتزده سعی میکند یک طوری پای خود را از این موضوع بیرون بکشد و یا آن را کمرنگ جلوه دهد، به همین خاطر میگوید «ما در متن قضیه نبودیم»، (یعنی که پس در حاشیهی قتلعام تابستان ۶۷ بودیم) ؛ ثانیاً میگوید به سراغ آنهایی بروید که در این قضیه دخیل بودند. یعنی ابراهیم رئیسی و مصطفی پورمحمدی و بقیه جلادان.
بعد هم میخواهد آن جنایت علیه بشریت یعنی قتلعام تابستان ۶۷ را یک طوری توجیه و ماستمالی کند، میگوید «خمینی که بیحساب اعدام نکرد بلکه هیأت سه نفره تشکیل داد که گاهی [توجه کنید فقط گاهی] جلسات محاکمه حدود یک ساعت طول میکشید و حکم اعدام صادر میشد». یعنی به عبارت دیگر در مابقی موارد، اصلاً به یک ساعت هم نمیکشید و حکم اعدام در دو سه دقیقه صادر میشد. (آنهم حکم اعدام برای زندانیانی که یکبار حکم گرفته و مشغول گذراندن حکم خود بودند).
مشاهده میشود هر چقدر که سرکردگان و کارگزاران نظام آخوندی به موضوع قتلعام تابستان ۶۷میپردازند و بیشتر و بیشتر آن جنایت عظیم را باز میکنند، بر عمق جرم و جنایت خود و همپالکیهای جلادشان بیشتر میافزایند.
«تسنیم: نظرتان درباره اعدامهای سال 67 منافقین [همان قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷] … چیست؟
رازینی: «مسئولان دخیل در این قضیه آقایان نیری، رئیسی، ریشهری، اشراقی، پورمحمدی بودند که از آنها باید سؤال شود. زیرا ما در متن قضیه نبودیم. ولی اجمالا باید بگویم که اگر امام بنا بود بیحساب و کتاب حکم اعدام بدهد دیگر نیازی نبود که هیأت 3نفره تشکیل دهد… هیأت 3نفره را تشکیل دادند که گاهی جلسات محاکمه حدود یک ساعت طول میکشید و عدهیی را محکوم به اعدام کردند». (همان منبع)
به این ترتیب او که با شم آخوندی خود، انتقام سخت و سنگین مردم از قتلعام ۶۷ را بو کشیده است، وحشتزده سعی میکند یک طوری پای خود را از این موضوع بیرون بکشد و یا آن را کمرنگ جلوه دهد، به همین خاطر میگوید «ما در متن قضیه نبودیم»، (یعنی که پس در حاشیهی قتلعام تابستان ۶۷ بودیم) ؛ ثانیاً میگوید به سراغ آنهایی بروید که در این قضیه دخیل بودند. یعنی ابراهیم رئیسی و مصطفی پورمحمدی و بقیه جلادان.
بعد هم میخواهد آن جنایت علیه بشریت یعنی قتلعام تابستان ۶۷ را یک طوری توجیه و ماستمالی کند، میگوید «خمینی که بیحساب اعدام نکرد بلکه هیأت سه نفره تشکیل داد که گاهی [توجه کنید فقط گاهی] جلسات محاکمه حدود یک ساعت طول میکشید و حکم اعدام صادر میشد». یعنی به عبارت دیگر در مابقی موارد، اصلاً به یک ساعت هم نمیکشید و حکم اعدام در دو سه دقیقه صادر میشد. (آنهم حکم اعدام برای زندانیانی که یکبار حکم گرفته و مشغول گذراندن حکم خود بودند).
مشاهده میشود هر چقدر که سرکردگان و کارگزاران نظام آخوندی به موضوع قتلعام تابستان ۶۷میپردازند و بیشتر و بیشتر آن جنایت عظیم را باز میکنند، بر عمق جرم و جنایت خود و همپالکیهای جلادشان بیشتر میافزایند.
قتلعام تابستان 67-روزنامه شرق
اما ماجرا وقتی جالب میشود که یک رسانهی باند حسن روحانی، یعنی روزنامه شرق، تیتر اصلی و تیتر اول خود را به همین مصاحبه اختصاص میدهد و با تیتر درشت در صحفه اول مینویسید:
«روایت رازینی از وقایع ۶۷ - مسئولان دخیل در قضایای ۶۷ آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند». (روزنامه شرق- ۱۲تیر ۹۶)
عد هم تقریباً مشروح مصاحبه آخوند جلاد علی رازینی با تسنیم را عینا چاپ میکند. تا اینجای کار به نظر میرسد اتفاق مهمی نیفتاده است. چون یک رسانهی باند علی خامنهای مصاحبهیی با علی رازینی بهعنوان جلاد و شاه کلید جنایات دهه ۶۰ انجام داده و روز بعد هم یک روزنامه باند حسن روحانی آن را عینا منعکس کرده است. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود.
قتلعام تابستان 67-سایت حکومتی «شهدای ایران»
اوج ماجرا اینجا بود که یک سایت وابسته به باند علی خامنهای به نام سایت «شهدای ایران» در اقدامی عجیب و قابل تامل! آنچنان به روزنامه شرق از باند حسن روحانی حمله و هجوم برد که حیرت همگان را برانگیخت. این سایت با چاپ عکسی از خانم مریم رجوی با تیتر: اعلام مواضع همزمان (مجاهدین) و یک روزنامه زنجیرهیی، روزنامه شرق را متهم کرد که همزمان با برگزاری بزرگترین گردهمایی ایرانیان در میتینگ سالانه خود و همزمان با اعلام مواضع مریم رجوی برای تغییر رژیم، به چاپ مصاحبه علی رازینی (برگرفته از تسنیم) و معرفی مسئولان قتلعام تابستان 67 اقدام کرده که این کار بهمعنی همسویی با مجاهدین است. عین مطلب سایت مزبور از این قرار است: (قسمتهای بولد شده از خود مقاله اصلی است)
«… روزنامه شرق در اقدامی عجیب و قابل تأمل در تیتری درشت درباره وقایع سال 67بار دیگر مسئولان دخیل… را معرفی کرد و از حجتالاسلام رئیسی بهعنوان یکی از مسئولان اصلی احکام قضایی اوایل انقلاب و ماجرای اعدامهای سال ٦٧ نام برد… روزنامه زنجیرهیی 'شرق' در دوازدهم تیرماه، درست در زمانی که منافقین [مجاهدین] در میتینگ تبلیغاتی خود… از ممکن شدن تغییر «رژیم» در ایران سخن گفت، در اقدامی عجیب و قابل تأمل در تیتری درشت درباره وقایع سال 67 بار دیگر… از حجتالاسلام رئیسی بهعنوان یکی از مسئولان اصلی احکام قضایی اوایل انقلاب و ماجرای اعدامهای سال ٦٧ نام برد… از قضا حجتالاسلام رئیسی در آن نقش چندانی نداشته… اما پرسش جدی آنجاست که… آیا این هماهنگیها در اعلام مواضع اتفاقی است؟» (سایت حکومتی شهدای ایران- ۱۵تیر ۹۶)
حالا اگر بخواهیم ماجرا را ساده کنیم، این میشود که یک رسانهی باند علی خامنهای به نام تسنیم با آخوند علی رازینی بهعنوان جایگزین لاجوردی جلاد اوین و شاه کلید جنایات دهه ۶۰ و قتلعام تابستان ۶۷ مصاحبهیی بهعمل میآورد. رازینی در آنجا میگوید که آخوند جلاد ابراهیم رئیسی یکی از دستاندرکاران قتلعام تابستان ۶۷ است. یک روز بعد یک روزنامه باند حسن روحانی به نام شرق آن را عینا چاپ میکند. سه روز بعد یک سایت باند علی خامنهای موسوم به «شهدای ایران» از سایه ایجاد شده از آن مصاحبه در یک روزنامه دیگر به وحشت میافتد و زهره ترک میشود. سپس هراسان و سراسیمه به روزنامه شرق حمله میکند که چرا متن مصاحبه تسنیم را چاپ کرده است و مینویسد این کار یعنی همسویی با مریم رجوی در بزرگترین گردهمایی مقاومت و اعلام موضع در تغییر رژیم.
«روایت رازینی از وقایع ۶۷ - مسئولان دخیل در قضایای ۶۷ آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند». (روزنامه شرق- ۱۲تیر ۹۶)
عد هم تقریباً مشروح مصاحبه آخوند جلاد علی رازینی با تسنیم را عینا چاپ میکند. تا اینجای کار به نظر میرسد اتفاق مهمی نیفتاده است. چون یک رسانهی باند علی خامنهای مصاحبهیی با علی رازینی بهعنوان جلاد و شاه کلید جنایات دهه ۶۰ انجام داده و روز بعد هم یک روزنامه باند حسن روحانی آن را عینا منعکس کرده است. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود.
قتلعام تابستان 67-سایت حکومتی «شهدای ایران»
اوج ماجرا اینجا بود که یک سایت وابسته به باند علی خامنهای به نام سایت «شهدای ایران» در اقدامی عجیب و قابل تامل! آنچنان به روزنامه شرق از باند حسن روحانی حمله و هجوم برد که حیرت همگان را برانگیخت. این سایت با چاپ عکسی از خانم مریم رجوی با تیتر: اعلام مواضع همزمان (مجاهدین) و یک روزنامه زنجیرهیی، روزنامه شرق را متهم کرد که همزمان با برگزاری بزرگترین گردهمایی ایرانیان در میتینگ سالانه خود و همزمان با اعلام مواضع مریم رجوی برای تغییر رژیم، به چاپ مصاحبه علی رازینی (برگرفته از تسنیم) و معرفی مسئولان قتلعام تابستان 67 اقدام کرده که این کار بهمعنی همسویی با مجاهدین است. عین مطلب سایت مزبور از این قرار است: (قسمتهای بولد شده از خود مقاله اصلی است)
«… روزنامه شرق در اقدامی عجیب و قابل تأمل در تیتری درشت درباره وقایع سال 67بار دیگر مسئولان دخیل… را معرفی کرد و از حجتالاسلام رئیسی بهعنوان یکی از مسئولان اصلی احکام قضایی اوایل انقلاب و ماجرای اعدامهای سال ٦٧ نام برد… روزنامه زنجیرهیی 'شرق' در دوازدهم تیرماه، درست در زمانی که منافقین [مجاهدین] در میتینگ تبلیغاتی خود… از ممکن شدن تغییر «رژیم» در ایران سخن گفت، در اقدامی عجیب و قابل تأمل در تیتری درشت درباره وقایع سال 67 بار دیگر… از حجتالاسلام رئیسی بهعنوان یکی از مسئولان اصلی احکام قضایی اوایل انقلاب و ماجرای اعدامهای سال ٦٧ نام برد… از قضا حجتالاسلام رئیسی در آن نقش چندانی نداشته… اما پرسش جدی آنجاست که… آیا این هماهنگیها در اعلام مواضع اتفاقی است؟» (سایت حکومتی شهدای ایران- ۱۵تیر ۹۶)
حالا اگر بخواهیم ماجرا را ساده کنیم، این میشود که یک رسانهی باند علی خامنهای به نام تسنیم با آخوند علی رازینی بهعنوان جایگزین لاجوردی جلاد اوین و شاه کلید جنایات دهه ۶۰ و قتلعام تابستان ۶۷ مصاحبهیی بهعمل میآورد. رازینی در آنجا میگوید که آخوند جلاد ابراهیم رئیسی یکی از دستاندرکاران قتلعام تابستان ۶۷ است. یک روز بعد یک روزنامه باند حسن روحانی به نام شرق آن را عینا چاپ میکند. سه روز بعد یک سایت باند علی خامنهای موسوم به «شهدای ایران» از سایه ایجاد شده از آن مصاحبه در یک روزنامه دیگر به وحشت میافتد و زهره ترک میشود. سپس هراسان و سراسیمه به روزنامه شرق حمله میکند که چرا متن مصاحبه تسنیم را چاپ کرده است و مینویسد این کار یعنی همسویی با مریم رجوی در بزرگترین گردهمایی مقاومت و اعلام موضع در تغییر رژیم.
قتلعام تابستان ۶۷- فراگیر شدن جنبش دادخواهی
واقعیت این است که جنایت عظیم و فراموش نشدنی قتلعام تابستان ۶۷ و جنبش دادخواهی برآمده از آن با جوشش خون زندانیان سیاسی مظلوم در قتلعام تابستان ۶۷ چنان در اعماق جامعه رسوخ پیدا کرده و در رگهای پر التهاب جوانان میهن جاری شده است که ارکان رژیم پوسیده آخوندی را به لرزه افکنده است. سایه دهشتناک آن جنایت بزرگ علیه بشریت در تابستان ۶۷ آنچنان بر سر و روی کارگزاران نظام سنگینی میکند که حتی از گفته خودشان هم در این رابطه دچار رعشه و کابوس میشوند.
اما جلادان را گریزی از مکافات جنایت قتلعام تابستان ۶۷ نیست. هر چه بیشتر آن را هم بزنند، بیشتر جنایاتشان برملا شده و بیشتر بر جرم و جنایت خود میافزایند؛ و هر چه بیشتر از آن فرار کنند یا خود را از آن مبرا کنند، سایه آن قتلعام ضدبشری، بزرگ و بزرگتر خواهد شد….
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر