۱۳۹۶ شهریور ۱۲, یکشنبه

در حادثه دردناک اتوبوس، مقصر کیست؟

ایران یکی از پنج کشور اول دنیا در مرگ و میرهای ناشی از حوادث رانندگی



فاجعه واژگونی اتوبوس‌ها در جریان اعزام دانش‌آموزان به اردوگاههای مختلف که رسانه‌های رژیم بعضاً از آنها تحت عنوان ”اردوگاههای مرگ“ نام می‌برند، به فاجعه‌یی مکرر تبدیل شده است. در این وضعیت، حادثه واژگونی اتوبوس دختران اهل داراب هم اولین حادثه از این نوع نیست و آخرین حادثه هم نخواهد بود، بلکه تا زمانی که حاکمیت ننگین آخوندی در ایران بر قرار است، در آینده نیز باز هم شاهد حوادثی چنین غم‌بار و حتی افزایش این حوادث خواهیم بود.

در سالهای گذشته نیز شاهد تصادف یا واژگونی اتوبوس دانش آموزانی بودیم که تحت عنوان ”راهیان نور“ به جبهه‌های جنگ ضدمیهنی اعزام می‌شدند.

بنابراعلام مسئولان جنایت‌پیشه رژیم که با انواع فشارها مردم به‌ویژه جوانان و نو جوانان را برای بازدید از جبهه‌های جنگ خمینی به مناطق جنوب و غرب کشور اعزام می‌کنند، حداقل سالانه پنج میلیون نفر به این مناطق اعزام می‌شوند که قریب 70درصد این سفرها در اردوهای دانش آموزی جا می‌گیرد.

بنا بر آمارهای رسمی رژیم طی 5سال و از سال 86 تا سال 91 حداقل صد دانش‌آموزان در سفرهای ”راهیان نور“ کشته شده‌اند.

حوادث تأسف‌بار این‌چنینی تنها منجر به کشته و مجروح شدن دانش منجر آموزان نمی‌شود، بلکه اثرات به‌غایت زیانباری در میان خانواده‌ها و بازماندگان قربانیان باقی می‌گذارد و از هم گسیختگی و نابهنجاریهای جبران ناپذیری در میان خانواده‌های آنان منجر می‌شود.

در جریان حادثه دلخراش واژگون شدن اتوبوس دختران دارابی سران و مهره‌های رژیم با سرازیر کردن سیل پیامهای همدردی و تسلیت، تا آنجایی که می‌توانسته‌اند برای این دختران بیگناه اشک تمساح ریخته‌اند، اما دریغ از این‌که یک کلمه بر زبان بیاورند که علت چنین حوادثی در کشور چیست و مقصر کیست!

هم‌چنان که در حوادث مشابه پیشین رژیم مشاهده شده است سیاست رژیم دفع‌الوقت است، در ابتدای وقوع چنین حوادثی سیاست سران و مهره‌های رژیم این است که به ظاهر خود را همراه خانواده‌های قربانیان نشان داده و با دادن مشتی وعده پوشالی منتظر می‌مانند تا آبها از آسیاب بیفتد و اصل حادثه به بوته فراموشی سپرده شود.

البته هیچ کس تردید ندارد و با نگاهی به نظرات هموطنان در فضای مجازی هم می‌توان این واقعیت را به‌روشنی فهمید که از نظر مردم مقصر اصلی این‌گونه حوادث رژیم آخوندی است که در حاکمیت آن، ایران یکی از پنج کشور اول دنیا در مرگ و میرهای ناشی از حوادث رانندگی است.

این واقعیتی است که بسیاری از رسانه‌های حکومتی هم در بستر جنگ باندی به آن اعتراف می‌کنند.

به‌عنوان مثال فاطمه سعیدی که خبرگزاری حکومتی تسنیم او را عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معرفی کرده، در مورد فاجعه اخیر گفته است: «سالهاست که شاهد حادثه و تلفات در اردوهای دانش‌آموزی هستیم و حادثه دیروز یک بار دیگر ایران را عزادار کرد... چندین سال است که در اردوهای تفریحی، علمی و زیارتی دانش‌آموزان حادثه رخ می‌دهد و فاجعه‌بارتر این است که هیچ تدبیری برای کم کردن حوادث و اصلاح آیین‌نامه اردوها اتخاذ نمی‌شود».

در یک نمونه دیگر سایت حکومتی هاژه در روز شنبه 11شهریور نوشته است:
«امروزه حوادث قابل کنترل که باعث مرگ و مصدومیت دانش‌آموزان کشورمان می‌شوند کم نیستند، حوادثی از قبیل حادثه آتش‌سوزی در مدرسه‌ای در روستای شین آباد پیرانشهر، تصادف مکرر سرویسهای رفت و آمد مدارس، واژگونی و تصادفات کاروانهای راهیان نور دانش آموزی... پدیده‌هایی که بار اول نیست که اتفاق می‌افتند و تکرار این فاجعه‌ها نشان از عدم تدبیر مسئولان در ارائه راه‌کار برای توقف و کنترل این دست حوادث دارد».
در این فاجعه کشته شدن ٩دانش آموز و قطع عضو دو نفر دیگر تأیید شده است که گفته می‌شود پیکرهای فوت شدگان به هرمزگان منتقل شده است.
در حال حاضر کشور ما یکی از بالاترین ارقام تلفات جانی ناشی از سوانح رانندگی را دارد.
بر اساس آمار رسمی، هر سال حدود 17هزار نفر قربانی تصادفات جاده‌یی در ایران می‌شوند... و برنامه‌ریزی نامناسب و بی‌توجهی مسئولان مربوطه در اعزام کاروانهای دانش آموزی از عوامل مؤثر بر تشدید این دست حوادث به‌شمار می‌آیند».

این گونه اعترافها نیز نشان می‌دهد مقصر این فاجعه‌ها حاکمیتی است که ایران را به یکی از فاجعه‌خیزترین مناطق جهان در زمینه رانندگی تبدیل کرده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر