۱۳۹۶ دی ۱۱, دوشنبه

کم ترسیده‌یی از من _ ع . طارق



کم‌ ترسیده‌یی از من، ترسانک لرزان! 
با تمام ترس‌هایت، پنهان‌
ـ در ناشناخته‌های مخفی ترس ـ
از من بترس!
ایلخان طیلسان تقدس بر دوش!
خلیفه دجال‌فعل آیه‌های خدایی فروش!
من با تمام یاخته‌های برهنه خشم
در عصب‌های برانگیخته شمشیر
در کمین توام.
من تمام قامت
تمامِ قامتٍ خشم را
از تمام زاغه‌های باروت جهان
برای لحظه موعود
گردآورده‌ام.
کم‌ ترسیده‌یی از من، ترسانک لرزان! 
پشت ارتعاش سرخ معدنچیان زنده بگور
پشت خشم توفان نباریده اشک
در کوچه گونه‌های دختران خیابان
پشت چهارراه هشدار چراغ قرمز
در رگهای عاصی تهران
در بوق کلافة هر ماشین
پشت سانسور‌گریزی سطرهای زخمی هر وب‌لاگ
در انفجار مهیب آگاهی
پشت هر پشته و پشت
پشت هر مشت درشت
من کابوس پلنگ مرگ توام؛
فشار فشرده هوشمند
برای لحظه خیز.
رأی من، نبودن تست
خون «دختر ایران» را
با آبپاش و دروغ و کاسکت و باتوم
ناجا و لجام و لجن
از خیابان برانگیخته وجدان
نمی‌توانی شست.
جغرافیای میهن من
با شیپور دمادم بیداری بیدار است
از قاتل 67بیزار است
در گریوه تا گریوه آن،
پرهیب گرسنه پولادخوار شیری‌
در پنجه پنجه آخته‌اش، سرخ شمشیری
 
از من بترس!
من انتخاب مرگ توام
رأی من، نبودن توست
بد چرندیده‌یی، دستار سیاه!
کم پرشیده‌یی، لرزانک زرد!
ع. طارق.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر