در حالی که 5روز از زمینلرزه فاجعهبار غرب کشور گذشته، اما به اعتراف تلویزیون خود رژیم مردم از اولیهترین امکانات برای زنده ماندن محروم هستند. قسمتی از یک گزارش تلویزیون رژیم را بخوانید:
خبرنگار: چند نفر از عزیزانتان بر اثر این زلزله به رحمت خدا شتافتند؟
یک مرد: هفت نفر
خبرنگار: چه نسبتی با شما داشتند؟
همان مرد: والله همسر، پسر، پدر، برادر، زن بابا، برادر همسرم و نوهام فوت کردند.
یک زن: بچهام شبها در اثر سرما گریه میکند
یک مرد: چادری برای خواب به ما بدهید، همه بچههایمان بر اثر سرما مریض شدند.
خبرنگار: چادر ندادهاند؟
دو نفر باهم: نه والله
یک پیرمرد: بدبخت شدیم، اینهم وضعیت ماست، چادر و آب نیاز ضروری ماست
یک مرد: صدتا گوسفندم تلف شدهاند. همسرم فوت کرده خانهام ویران شده
یک جوان که به یاری زلزلهزدهها آمده: وجدان آدم قبول نمیکنه که ببینی و تماشا کنی و نیای» (تلویزیون رژیم- گزارش از شه زلزلهزده ازگله- 24آبان)
این واقعیتها در حالی است که روزنامهها و رسانههای حکومتی پر است از وعده و وعید وام بلاعوض و وام 10میلیون تومانی. آش این وعدههای سخیف به قدری شور بود که یکی از روزنامههای همسو با حسن روحانی نوشت: «جای بسی تعجب است که دولت اعلام کرده به زلزلهزدگان وام 10میلیونی همراه با ضامن با قسط 5ساله داده میشود. در این راستا باید اذعان کرد خانوادهای که خانه و کاشانه خود را در زلزله از دست داده و وضع مناسبی ندارد، چگونه توان دریافت وام با ضامن دارند؟ ضمن اینکه این مبلغ ناچیز است و کفاف هزینه خاکبرداری منازل تخریب شده را هم نمیدهد» (آرمان-23آبان).
این ماهیت وعدههای حکومتی و آن وضع هموطنان زلزلهزده و البته در کنار آن غیرت و وجدان هموطنان ماست که با هر چه که در توانشان هست، برای کمک به هموطنان آسیب دیده خود میشتابند.
اما بنا به گزارشهای رسیده عوامل سرکوبگر رژیم، اکثر کسانی که خودجوش به یاری زلزلهزدگان شتافتهاند را بین راه متوقف کرده، امکاناتی که برای زلزلهزدگان آوردهاند را میچاپند و مانع یاری رسانی مردم به زلزلهزدگان میشوند.
در حالیکه رژیم در رسانههای خود از مردم میخواهد که کمکهایشان را به منطقه بیاورند ولی از طرف دیگر به آنان اجازه نمیدهد کمکهایشان را مستقلا به هموطنان زلزلهزده برسانند. به راستی رژیم آخوندی از چه چیز وحشت دارد؟
نکته قابلتوجه دیگر وضعیت فضاحتبار مسکن موسوم به مهر بود که بسیار تلفات و مصدوم از هموطنان کردمان گرفت. ساختمانهایی که بهرغم چپاول مردم، کوچکترین مقاومتی در برابر حوادث طبیعی نداشتند. این واقعیت آنقدر عریان بیرون زد که رسانههای و مقامات رژیم هم جابهجا مجبور به اعتراف به آن شدند. البته هدف مهرهها و مقامات باند روحانی از در بوق کردن فضاحتهای مسکن مهر و میزان خسارات و تلفات آن این بود که یکی دیگر از فضاحتهای مربوط به دوران دولت خود را که فرو ریختن کامل بیمارستان سرپل ذهاب بود، لاپوشانی کنند. این بیمارستان تنها یک سال از افتتاحش میگذشت و متأسفانه در این حادثه مرگبار تمام بیماران آن زیر آوار رفتند.
تلویزیون رژیم روز 24آبان در این رابطه در برنامهای این طور اذعان میکند: «یکی از اتفاقات غمانگیز تخریب بیمارستان در زلزله بود. شاید توقع این است که حداقل بیمارستانها باید بلحاظ ایمنی در اینجور مواقع چون ملجا حضور مجروحان و آسیب دیدگان هست آیا حالا از این مقطع این آسیب شناسی راجع به دیگر بیمارستانها با توجه به اینکه کشور ما یک اقلیم زلزله خیزه اتفاق خواهد افتاد؟ و این را چطور رسیدگی خواهید کرد؟». در همین برنامه یک مقام حکومتی به اسم حریرچی اعتراف کرد: «ما همانطور که قبلاً اعلام کردیم مثلاً در خود همین شهر تهران بیش از 57درصد بیمارستانها فرسوده و فاقد مقاومت کافی در مقابل زلزله هستند سال گذشته بعد از قضیه پلاسکو ما این را اعلام کردیم اصطلاح بیمارستانهای پلاسکویی را بهکار بردیم».
البته این تنها مسکن مهر و بیمارستانها نیستند که پلاسکویی و در آستانه فروپاشی و ریزشند، بلکه این وضعیت کل رژیم ولایت فقیه است که در سراشیبی سقوط به سرعت روان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر