اظهارات وزیر خارجۀ خامنه‌ای، مبنی بر اعتراف صریح به پول‌شویی با رقم‌های سرسام‌آور، ثابت می‌کند که اِعمال تحریم‌های نفتی و بانکی و کوتاه کردن دست آخوندهای دزد و چپاولگر از ثروت‌های ملت ایران، تا چه حد صحیح و لازم بوده‌اند. اعترافاتی از این قبیل که در بالاترین سطح حکومت صورت می‌گیرد، از یک‌سو اوضاع خراب و وخامت بار حاکمیت ولایت‌فقیه را به نمایش می‌گذارد و از سوی دیگر، بر میزان فساد و غارت و چپاول، به‌طور رسمی مُهر تائید می‌زند.
آخوندها نزدیک به چهل سال بر سر سفرۀ نفت ملت ما نشسته‌اند. در این مدت چرخ اقتصاد ایران فقط بر محور نفت به چرخش درآمده است. طبیعی است که هرگونه وقفه در صدور نفت، اقتصاد وابسته و "تک‌محصولی" را به خطر می‌اندازد و در اندک مدت، ورشکستگی به تقصیر را نصیب سردمداران آن می‌نماید. به این‌ها اضافه کنید بی‌کفایتی مسئولین جهت مقابله با وضع موجود و دزدی‌ها و غارت‌هایی که تا ویرانی کامل ایران‌زمین، ادامه پیدا خواهند کرد.
تحریم حکومتی که کارنامۀ سیاه و مشخصی در صدور تروریسم، پول‌شویی، نقض حقوق بشر، ساخت و تولید سلاح‌های کشتارجمعی و دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم در امور کشورهای دیگر دارد، باید خیلی پیش‌تر از این‌ها به وقوع می‌پیوست. متأسفانه ملت ایران طی سال‌های سیاهِ این حاکمیت شوم، مهلک‌ترین ضربه‌ها را از سیاست مماشات دریافت کرده است. همان مماشات گرانی که امروز نیز چشم بر واقعیت‌ها بسته و برای ادامۀ بهره‌برداری از خوانِ نعمتی که آخوندهای ضد ایرانی برایشان گسترده‌اند، تلاش‌های فراوانی انجام داده‌اند، که خوشبختانه راه به‌جایی نبرده است.
قابل کتمان نیست که با وجودیکه تحریم‌ها بخصوص از نوع نفتی و بانکی آن، ضرباتِ کاری و جبران‌ناپذیری بر پیکرۀ حکومت وارد خواهند کرد، اما به‌تنهایی برای سرنگونی این رژیم فاسد و تبهکار کافی نیستند.
وضعیت موجود فرصتی کم‌نظیر و مناسب را برای ملت ایران فراهم نموده است تا ضربۀ نهایی را بر پیکر رو به اضمحلالِ حکومتِ در گل ماندۀ آخوندها وارد نماید. این فرصت استثنایی را باید غنیمت شمرد و از آن به بهترین وجه ممکن استفاده نمود. 
راه درست و صحیح در این شرایط را کامیون‌دارانِ قهرمان، معلمان و فرهنگیان و بازاریان همراه با کارگرانِ به‌جان‌آمدۀ فولاد اهواز و نیشکر هفت‌تپه، به جامعۀ تحت ستم و سرکوب، نشان داده‌اند. آن‌ها به اقشار مختلف جامعۀ ایران، ثابت کرده‌اند که عدم دسترسی به سندیکاها و تشکیلات کارگری و صنفی مستقل، نمی‌تواند خللی در عزم وارده‌شان برای اتحاد، هم‌صدایی و همبستگی و مبارزه و پایداری تا نیل به اهداف نهایی ایجاد نماید.
با سازمان‌دهی صحیح و متشکل و منظم می‌توان بر دامنۀ اعتصابات در سراسر ایران افزود و تداوم آن‌ها را تا رسیدنِ به نتیجۀ نهایی بیمه و تضمین نمود. بی‌شک گره طنابِ تحریم‌ها بر گردن حکومت با فشار امواج فراگیر اعتراضات و اعتصاباتِ همزمان در جای‌جای میهن، تنگ‌تر و تنگ‌تر خواهد شد و نفس حکومت ولایت‌فقیه را به شماره خواهد انداخت.
بنابراین گستردگی و تداوم اعتصابات و اعتراضات، همزمان در گوشه گوشۀ سرزمینِ به غارت رفته، در شرایطی که تأثیرات تحریم‌ها خصوصاً در ماه‌های آینده که کفگیرهای خزانه حکومتی به ته‌دیگ خواهند خورد، بسیار سرنوشت‌ساز و مثمر ثمر خواهند بود.
همان‌گونه که رهبر مقاومت به‌دفعات اعلام کرده است، وظیفۀ اصلی سرنگونی حکومت جبّاران حاکم بر میهن، بر عهدۀ ملت ایران و مقاومت خستگی‌ناپذیرشان می‌باشد. بی‌هیچ شک و شبهه‌ای فرزندان رشید ایران‌زمین در آینده‌ای نزدیک، با سرنگونی این جانیانِ عمامه به سر، به چهار دهه جنایت و غارت و سرکوب، خاتمه خواهند داد.