۱۳۹۶ بهمن ۱۹, پنجشنبه

...اما شما‌‌ ایستادید ع. طارق






به نسل انقلاب ضدسلطنتی، نسلی که در تداوم تاریخی خود، هنوز در کار سنگربندان کوچه‌های شورشی تهران، برای خلق «بهمنی دیگر» است.
«شاه رفت»، «شاه سلطان خلیفه» نیز باید برود!  
...
از تکرارهای تاریک آمده بود‌‌‌‌‌‌‌؛
از دویدن خستهٴ باد
بر استخوان کتف آخرین دایناسور
یا  از تکه‌های توحش
در آرواره‌های باز نهنگ
از فسیل مه‌آلود قبیلهٴ ماموت
یا خمیازه‌های خون آلود گرگی‌‌‌، شاید

آمده بود
با مندیت بی‌نقطهٴ مرگ

- یک رنگ‌‌‌، یک رنگ،
فقط یک رنگ باید بر چهرهٴ زندگی بیاویزید
کبود!

- نگاه به تولد شبنم
بر تبسم تازه برگ، ممنوع‌‌‌‌‌!
...
برق سپید صدف‌‌‌،
در شکوفه سرخ یک دهان،
صدبار حرام‌‌‌‌‌!
...
*** 
...
اما شما برخاستید
منشور اندیشهٴ الماسگون در کف
جغرافیای زخمی میهن خود بر دوش

ایستادید‌‌‌،
فرو افتادید
برخاستید
جنگیدید
جنگیدید
جنگیدید
... و رفتید
با فوارهٴ آتشفشانی قلبهاتان، داغ


قامتهایتان به غرورانهٴ اوج‌های دماوند پیوست
- بی‌آن که دهان کف آلود شریران ارتفاعتان را بیالاید-

بی شما‌‌‌،
بر مژه‌های فکر ما
هر شب‌‌‌، ستارگان یاد‌‌‌،
آواز می‌‌خوانند
و گوش‌هامان‌‌‌،
خیس از صدای آبی دریاست

با شما می آییم
تا بوسه‌های نقرهٴ ماه‌‌‌،
بر پولک سرد ماهیان خزر

تا تعقیب آخرین شب-ذرهٴ ولگرد
در چنگال آخرین باد زمستانی‌‌‌‌‌‌‌

با شما می‌آییم
از بهمن
تا بهمن. 



ع. طارق

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر