۱۳۹۷ مرداد ۱۴, یکشنبه

آهنگ رام: قرارداد با شیطان، نهاد وکالت و جاودانگی انسانیت

نی نی برو مجنون برو 
 خوش در میان خون برو 
 از چون مگو بی چون برو 
 زیرا که جان را نیست جا. 
 مولانا

۱. یک اصطلاح آلمانی میگوید: زمانی که با شیطان قرارداد ببندیم....... این اصطلاح معنایش این است که: ما از اول میدانیم که شیطان ذات خوبی ندارد، تمام مدت در فکر گول زدن ماست، قابل اعتماد نیست، اگر به حرفش گوش کنیم و کار به معامله یا قرارداد با او برسد خودمان از نتایج آن از قبل با خبر بوده ایم و این کار میتواند عواقب سنگینی برای ما داشته باشد. در ضمن شیطان هم به ساده لوحی ما در دلش خواهد خندید و اهداف پلیدش را پیش خواهد برد.....
هر گاه من این اصطلاح را میشنیدم به یاد قراردادهایی که دولت های اروپایی و آمریکایی در زمان سیاست مماشات با آخوندها میبستند میافتادم. از خود میپرسیدم: چگونه میشود به یک رژیم قاتل، جنایتکار، آدمکش و تروریست اعتماد کرد؟ چند سال است که اروپایی ها و آمریکایی ها رژیم را میشناسند؟ افشاگری های بسیار زیادی که مقاومت ایران در این سالها کرده در باره نقض وحشتناک حقوق بشر توسط آخوندها، جنگ افروزی های آنها در منطقه، صدور تروریسم و ساختن بمب اتم ....... و اطلاعاتی که خود دولت های خارجی از آنها داشتند و یا در اثر نشستهایشان با وزرای رژیم آخوندی بدست آورده بودند باعث شده بود که آخوندها را خوب بشناسند ولی با این حال با آنها قرارداد میبستند!....
لابد پیش خودشان فکر میکردند که آخوند ها فقط مردم خود و منطقه را میکشند..... ولی بمب اتم برای ما هم خطرناک است و باید جلوی آنرا از طریق روابط دیپلماتیک و اقتصادی و نهایتا قراردادی مانند برجام گرفت.........
امروز دیگر بعد از طراحی تروریستی رژیم برای گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس و دستگیری دیپلمات وابسته به وزارت اطلاعاتش در آلمان، بعد از افشای تحویل بمب توسط همین دیپلمات تروریست در لوکزامبورگ به مزدورانش و به خطر افتادن شخصیت های بزرگ سیاسی مدافع حقوق مردم ایران از کشورهای از جمله اروپا، امریکا و کانادا که در این گردهمایی بسیار با شکوه در پاریس شرکت داشتند، امیدواریم که برای دولت های خارجی بخصوص اروپایی جا افتاده باشد که وقتی با شیطان قرار داد میبندند عمیقآ چه معنایی میدهد ! 
۲. قیام مردم عزیزمان در شهرهای کشور شعله ور است. یکی از وحشت هایی که رژیم آخوندی دارد این است که با میلیون ها مخالف چه باید بکند؟ چه میتواند بکند؟ 
 آخوند ها دیگر وضع وخیم رژیمشان را بهتر از هر کس دیگری متوجه شده اند و میدانند که بزودی سرنگونند. 
پس در این وانفسای اوضاع سیاسی داخلی و بین المللی، ارائه یک لیست بیست نفره از وکلای قابل اعتمادش توسط قوه قضاییه به مراجع قضایی برای پرونده های سیاسی و امنیتی، آنهم در این دوره تاریخساز قیام مردم قهرمانمان چه معنایی میدهد؟ لیستی که در آن بیست جنایتکار از خودشان از جمله قاضی ای که حکم اعدام ریحانه جباری بیگناه را صادر کرد نام برده شده اند. و این خود گویای همه چیز است ! 
البته عدالت از روز اول در رژیم آخوندی وجود نداشت. چقدر زیاد بوده اند زندانیان سیاسی عزیزی که خودسرانه توسط آخوندها دستگیر و اعدام شدند! اصلاً برای آنها دادگاهی تشکیل نشد... بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی هم در دادگاههای چند دقیقه ای به اعدام محکوم شدند. اگر هم در این سالها تحت شرایطی یک زندانی سیاسی اجازه داشتن وکیل داشت، وکیل او تنها بدلیل انجام وظایف حرفه ای اش مورد آزار و اذیت رژیم قرار میگرفت. هنوز هم بسیاری از وکلای شریفمان در زندانهای آخوندی بسر میبرند. و بسیارند وکلایی که اصلاً اجازه کار به آنها داده نمیشود.....
درست است که آخوندها از قبل زمینه سازی چنین لیستی را در قانونشان انجام داده بودند ولی چرا آنرا در این دوران سرنگونی به مراجع قضایی داده اند آن هم تنها نام بیست نفر را؟ 
تجربه ثابت کرده است که وقتی سرنگونی دیکتاتورها نزدیک میشود آنها دست به کارهای مبهم و عجیب در زمان نامناسب میزنند! اگر منظورشان سرکوب بیشتر است، که تا همین الان هم از همه مرزها گذشته اند و جنایتی نبوده که از دستشان بر آمده باشد و انجام نداده باشند، حتی در مورد وکلا و حرفه وکالت. آنها در اول انقلاب بسیاری از وکلای مردمی را اعدام کرده و به قتل رساندند!
امروز بسیاری از وکلای شریفمان خواهان نجات نهاد وکالت در رژیم آخوندی هستند ولی واقعیت این است: 
تغییر رفتار این رژیم غیر ممکن است، آخوندها اصلاح پذیر نیستند! وجود وکالت و یک دستگاه قضاییه مستقل و سالم (آنگونه که در طرح ده ماده ای خانم مریم رجوی در ماده شماره شش آمده)، تنها در سرنگونی این رژیم و در ایران آزاد فردا متصور است.

۳. آخوندها در این چهل سال میخواستند و هنوز هم میخواهند آگاهانه همه ارزش ها را خراب کنند و از بین ببرند. سیاست آنها تخریب است: رژیم آخوندی باعث شده که اقتصاد سقوط کند، اجتماع در اثر فساد، فحشاء، اعتیاد، فقر و.... مریض شده است. آنها حقوق مردم عزیزمان را همه جا پایمال میکنند. محیط زیست را کاملاً از بین برده اند تا جائیکه حتی نفس کشیدن برای خیلی از هموطنانمان در شهرهای میهن خطرناک است... و همه میدانیم که آخوندها حتی اسلام را در انحصار خود در آوردند، بنیادگرایی را جایگزین مذهب کردند تا بتوانند با سوء استفاده از نام دین هر جنایتی را مرتکب شوند. آنها از اول خواهان یک رژیم قرون وسطایی بودند که در آن «انسانیت» را نیز نابود کنند تا از این طریق بتوانند تا ابد بر روی «همه این خرابه ها» به حکومت نامشروعشان ادامه دهند. اما در همین نقطه شکست خوردند !
پنج مرداد روز شروع کشتار زندانیان سیاسی سال شصت و هفت است. میخواهم در سی امین سالگرد این قتل عام هولناک یاد همه شهدای بسیار گرانقدرمان را گرامی بدارم که برای آزادی مردم عزیزمان علیه آخوندهای جنایتکار جان خود را فدا کردند! 
گر قالبت در خاک شد 
جان تو بر افلاک شد
گر خرقه تو چاک شد 
جان تو را نبود فنا 
مولانا 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر